-
سبک: پاپ مدت زمان: 00:03:37 حجم: تقریبا 4 مگابایت
-
موارد دیگر
-
تو هم رفتی مثل هرچی که داشتم مثل عمری که پای تو گذاشتم مثل هرچی که تو این باغچه کاشتم تو هم رفتی تو هم رفتی چه ساده لحظه ی رفتن تو آینه پیش چشم من من و با دستای کوچت کشیدی بر صلیب تن منی که با تو گُل کردم تویی که باورم کردی شکفتم در مسیر باد تو رفتی پرپرم کردی تو ای ما بین من تنها تو ای هر بیت شعر من تو هم با من شدی دشمن تو هم رفتی تو هم رفتتی شدی دشمن!!!! تو هم رفتی مثل هرچی که داشتم مثل عمری که پای تو گذاشتم مثل هرچی که تو این باغچه کاشتم تو هم رفتی
-
سبک: پاپ مدت زمان: 00:03:37 حجم: تقریبا 3 مگابایت
-
موارد دیگر
-
و هم رفتی مثل هرچی که داشتم مثل عمری که پای تو گذاشتم مثل هرچی که تو این باغچه کاشتم تو هم رفتـــــــــــــــی تو هم رفتی چه ساده لحظه ی رفتن -- تو آینه پیش چشم من من و با دستای کوچت کشیدی بر صلیب تن منی که با تو گُل کردم -- تویی که باورم کردی شکفتم در مسیر باد تو رفتی پرپرم کردی تو ای ما بین من تنها -- تو ای هر بیت شعر من تو هم با من شدی دشمن تو هم رفتـــــــی تو هم رفتـــــتی شدی دشمن!!!! تو هم رفتی مثل هرچی که داشتم -- مثل عمری که پای تو گذاشتم مثل هرچی که تو این باغچه کاشتم تو هم رفتـــــــــــــــی
-
سبک: پاپ مدت زمان: حجم: تقریبا 3 مگابایت
-
موارد دیگر
-
گرفتارم گرفتار نگاه تویه دیوونه میخوامت نذا حسرت تو توو دلم بمونه نمیخوام ی طرفه برمو توو بازی بمونم بیا تا ترک نخوره دل بی همزبونم اگه تو هم مثه من دوسم داری بگو که بفهمم بگو که تو هم مثه من عاشقی بدون رفتی توو قلبم اگه تو هم مثه من دوسم داری بگو که بفهمم بگو که تو هم مثه من عاشقی بدون رفتی توو قلبم بگو هستی بگو تا که دلم آروم بگیره توو کنج سینه بگو آره بگو آره که چشام جز تو کسی رو نمیبینه تورو داشتن یعنی دل هر کسی رو بغیر من تو زدی شکستی تورو داشتن یعنی همه چی تمومه واسه دل منو تو مال من هستی اگه تو هم مثه من دوسم داری بگو که بفهمم بگو که تو هم مثه من عاشقی بدون رفتی توو قلبم اگه تو هم مثه من دوسم داری بگو که بفهمم بگو که تو هم مثه من عاشقی بدون رفتی توو قلبم اگه تو هم مثه من دوسم داری بگو که بفهمم بگو که تو هم مثه من عاشقی بدون رفتی توو قلبم اگه تو هم مثه من دوسم داری بگو که بفهمم بگو که تو هم مثه من عاشقی بدون رفتی توو قلبم
-
سبک: شعرخوانی مدت زمان: حجم: تقریبا 0 مگابایت
-
موارد دیگر
-
قش یک مردِ مرده در فالت توی فنجانِ مانده بر میزم خط بکش دورِ مرد دیگر را قهوهات را دوباره میریزم زندگی از دروغ تا سوگند خسته از زیر و روی رو در رو زیر صورت هزارها صورت خسته از چهرههای تو در تو چشم بستی به تخت طاووسم در اتاقی که شاه من بودم مرد تاوان اشتباهت باش آخرین اشتباه من بودم ... چشم وا کردم از تو بنویسم لای در باز و باد میآمد از مسیری که رفته بودی داشت موجی از انجماد میآمد مفت هم بوسهام نمیارزد ... وای از این عشقهای دو زاری هی فرار از تو سوی خود رفتن آخ از این مردهای اجباری مثل ماهی معلق از قلاب زیر بار الاغها مردن بر چلیبهای تختها مصلوب با خودت در اتاقها مردن زندگی از دروغ تا سوگند خسته از زیر و روی رو در رو زیر صورت هزارها صورت خسته از چهرههای تو در تو بیگناه از شکنجهها زخمی پشت هم اتهامها خوردن هق هق از درد و الکن از گفتن انتهای کلام را خوردن ... غرقِ در موجهای پیشامد گوشهی گوشهای دور از من پشت سکان خدا نشست اما باز هم ناخدا پرستیدن ... دل به دریای هرچه باداباد قایقم را به بادها دادم ناگزیر از گریز از ماندن توی شیب مسیر افتادن بادبان پاره ، عرشه بیسکان قایقم رفت و قبل ساحل مرد پیکرش داشت وقت جان کندن روی گِلها تلو تلو میخورد دستم از هرچه هست کوتاه است از جهان قایقی به گِل دارم بشنو ای شاهگوش ماهیها دل اگر نیست درد و دل دارم چشم وا کردم از تو بنویسم لای در باز و باد میآمد از مسیری که رفته بودی داشت موجی از انجماد میآمد با زبان ، با نگاه ، با رفتن زخم جز زخمهای کاری نیست پای اگر بود ، پای رفتن بود دست اگر هست دست یاری نیست از کمرگاه چلّهها رفتند از پی تیرها نباید گشت چشم بردار علیرضا بس کن! از کمان رفته برنخواهد گشت.. آسمان ، هیچِ سربلندی بود از صعودی که نیست افتادم لااقل با تو بال وا کردم زندگی را اگر هدر دادم استخوان وفا به دندانم زوزه از سوز مثل سگ مردن زندگی چوب لای چرخم کرد پشت پا ، پشت استخوان خوردن لاشهی باد کردهای بودم آمد از رو به رو ، ولی نشناخت ... صورتی که دوستش میداشت چهره چرخاند و تف زمین انداخت این منم ، مرد تا همین دیروز مرد پابند آرزوهایت مرد یک عمر کودکی کردن لابلای بلند موهایت خاطرت هست روزگارم را ؟ جایگاه مقدسی بودم وزن یک عشـــق روی دوشم بود من برای خودم کسی بودم ... من برای خودم کسی هستم! دور و بر خورده عشق هم کم نیست آن که دل از تو برد ، هرکس هست بند انگشت کوچکم هم نیست میشد از وِردهای کولیها با دعا و قسم طلسمت کرد میشد آن سیب سرخ جادو را از تو پنهان و با تو قسمت کرد میشد از خود بگیرمت اما زور بازو به دستهایم نیست میشد از رفتنت گذشت اما جان در اندازههای پایم نیست زندگی سرد بود اما خب خانه و سقف و سایه ای هم بود گهگداری نوشتهای چیزی از قلم دست مایه ای هم بود زندگی سرد بود ، اما عشق میتوانست کارگر باشد میتوان قطب را جهنم کرد پای دل در میان اگر باشد خواب دیدم که شعر و شاعر را هر دو را در عذاب میخواهی از تعابیر خوابها پیداست خانهام را خراب میخواهی خانهام را خراب میخواهی؟ دست در دست دیگری برگرد دست در دست دیگری برگرد خانهام را خراب خواهی کرد.. دیگر ای داغ دل چه میخواهی؟ از چنین مرد زیر آواری رد شو از این درخت افتاده میتوانی که دست برداری لحن آن بوسههای ناکردهست بیتها را جدا جدا کردهست گفته بودی همیشه خواهی ماند سنگ بارید، شیشه خواهی ماند گفته بودی ترک نخواهی خورد دین و دل از کسی نخواهی برد گفته بودی عروس فردایی.. با جهانم کنار میآیی گفته بودی دچار باید بود مرد این روزگار باید بود گفته بودی بهار در راه است ماه باران سوار در راه است گفته بودی ... ولی نشد انگار دست از این کودکانهها بردار ! گفته بودم نفاق میافتد اتفاق ، اتفاق میافتد گفته بودم شکست خواهم خورد از تو هم ضربهشست خواهم خورد گفته بودم در اوج ویرانی از من و خانه رو بگردانی هرچه بود و نبود خواهد مرد مرد این قصه زود خواهد مرد ماجرا زخم و داستانها درد نازنین ! پیچ قصه را برگرد نازنین قصهها خطر دارند نقشها نقشه زیر سر دارند.. نازنین راه و چاه را گفتم آخر اشتباه را گفتم گفتم اما عقب عقب رفتی شب شنیدی و نیمهشب رفتی ... دیدی آخر نفاق هم افتاد؟ اتفاق از اتاق هم افتاد از اتاقی که باز تنها ماند پر کشیدی و لای در واماند چشم وا کردم از تو بنویسم لای در باز و باد میآمد از مسیری که رفته بودی داشت موجی از انجماد میآمد با دعاهای پشت در پشتم باید این درد مختصر میشد حرفها را به کوه میگفتم قلبش از موم نرمتر میشد! بین این ماههای هرجایی ماه من در محاق میافتد قصه در خانه پیش میآید اتفاق از اتاق میافتد در اتاقی که پیش از اینها در سرت فکر و ذکر رفتن داشت در اتاقی که روی کاشیهاش پشت پاهات آرزو میکاشت ! لای دیوارها چروکیدم در نمایی که تنگتر میشد هرچه این دوربین جلو میرفت مرگ من هم قشنگتر میشد خارج از قسمتی که من باشم در اتاقی که ضرب در مردم نان از این سفره دور خواهد شد ده طرف داس و یک طرف گندم نقش یک مرد مرده در فالت توی فنجان مانده بر میزم خط بکش دور مرد دیگر را قهوهات را دوباره میریزم چشم بستی به تخت طاووسم در اتاقی که شاه من بودم مرد تاوان اشتباهت باش آخرین اشتباه من بودم دردسرهای ما تفاوت داشت من سرم گرم پای بستن بود نقشهها میکشید چشمانت چشمها چشم دل شکستن بود در نگاهت اتاق زندان است این طرف سفرههای اجباری آن طرفتر بساط خود خوردن هر طرف حکم دیگر آزاری غوطهور در سیاه شب بودم صبح فردای آنچه را دیدم در خیالم نرفته برمیگشت هم تو را ، هم مرا ، نبخشیدم جای پاهای خیس از حمام تا اتاقی که رفتنت را رفت یک قدم مانده بود تا برگرد یک قدم مانده تا تنت را .. رفت چشم وا کردم از تو بنویسم لای در باز و باد میآمد از مسیری که رفته بودی داشت موجی از انجماد میآمد رفتهای کوله پشتیات هم نیست رفتی اما اتاق پا برجاست گیرم از یاد هردومان هم رفت خاطرات چراغ پا برجاست شاهدان حرفهای پنهانند آن چراغی که تا سحر میسوخت گوش خود را به حرف ما میداد چشم خود را به چشم ما میدوخت لای در باز و سوز میآمد قلبم آتشفشانی از غم بود عقدهها حس و حال طغیان داشت کنج پاگرد ، یک تبر هم بود زیر پلکم تگرگ باران بود در اتاقم هوا که ابری شد رو و آیینه ، حرصها خوردم کینهام سینهی ستبری شد رو به برفی سپید میرفتم رد پاهات رو به خون میرفت مثل گرگی که بوی آهو را .. عطر موهات ، تا جنون میرفت .. با نگاهی دقیق میگشتم هی به دنبال جای پا بودم ذهن هر آنچه بود را خواندم لای جرز نشانهها بودم تا نگاهی به پشت سر کردم پشت هر جای پا درختی بود این درختان هویتم بودند من ، تبر ، انتخاب سختی بود .. ترسم از مرگ بیشتر میشد تا تبر روی دوش چرخاندم هر درختی که ضربهای میخورد زیر آوار درد میماندم توی هر برگ ، هم تو ، هم من بود ساقهها ، ساق پای ما بودند آن تبر حکم قتل ما را داشت این درختان به جای ما بودند ...
-
سبک: پاپ مدت زمان: 00:04:05 حجم: تقریبا 12 مگابایت
-
موارد دیگر
-
تقاص چی رو میگیری که تا اینجا کشوندیمون کجای راه و کج رفتیم که تا اینجا رسوندیمون اگه من جای تو بودم میون این همه دردم یه روز از چشم این مردم تو رو پنهون نمیکردم بعد تو حالم یه حالی مثل مردن بود تو هم تنها شدی اما کجا حالت مثل من بود بعد تو حالم یه حالی مثل مردن بود تو هم تنها شدی اما کجا حالت مثل من بود اگه دلگیری از دنیا منم مثل تو آشفتم ولی من جای تو بودم به مردم راست میگفتم یه دردی سوخت تو سینم که تو از خاطرم بردی من اون زخمی رو خوردم که , تو از حس کردنش مردی بعد تو حالم یه حالی مثل مردن بود تو هم تنها شدی اما کجا حالت مثل من بود بعد تو حالم یه حالی مثل مردن بود تو هم تنها شدی اما کجا حالت مثل من بود تکست آهنگ
-
سبک: پاپ مدت زمان: 00:03:14 حجم: تقریبا 2 مگابایت
-
موارد دیگر
-
تقاص چی رو میگیری که تا اینجا کشوندیمون کجای راهو کج رفتیم که تا اینجا رسوندیمون اگه من جای تو بودم میون این همه دردم یه روز از چشم این مردم تو رو پنهون نمیکردم تو رفتی بعد تو حالم یه حالی مثل مردن بود تو هم تنها شدی اما کجا حالت مث من بود ؟ تو رفتی بعد تو حالم یه حالی مثل مردن بود تو هم تنها شدی اما کجا حالت مث من بود ؟ اگه دلگیری از دنیا منم مثل تو آشفتم ولی من جای تو بودم به مردم راست میگفتم یه دردی سوخت تو سینم که تو از خاطرم بردی من اون زخمی رو خوردم که تو از حس کردنش مردی تقاص دلکشی های یه آدم تو همین دنیاس بذار ما رو بسوزونن جهنم تو همین دنیاس جهنم تو همین دنیاس تو رفتی بعد تو حالم یه حالی مثل مردن بود تو هم تنها شدی اما کجا حالت مث من بود ؟ تو رفتی بعد تو حالم یه حالی مثل مردن بود تو هم تنها شدی اما کجا حالت مث من بود ؟
-
سبک: پاپ مدت زمان: 00:03:57 حجم: تقریبا 10 مگابایت
-
موارد دیگر
-
چرا حالم عجیبه نمیدونم نگرونم از وقتی تو رفتی زیر بارون نمیمونم واسه هیشکی به جز تو عاشقونه نمیخونم چی شد چرا رفتی نمیدونم نمیدونم بی معرفت اونایی که نمیخواستن باشیم با هم خوشحالن بی معرفت من همه زندگیمو پای چشمای تو دادم بی معرفت همه دیدن از وقتی تو رفتی خوب نیست حالم بی معرفت بی معرفت اونایی که نمیخواستن باشیم با هم خوشحالن بی معرفت من همه زندگیمو پای چشمای تو دادم بی معرفت همه دیدن از وقتی تو رفتی خوب نیست حالم بی معرفت ♪♪ سخته برام ببینم عکساتو دونه دونه هرجا برم همینه چشات یادم میمونه با نور شمع میپوشه تا خود ِ صبح بیدارم تو که گفتی نمیری کجا رفتی دیوونه بی معرفت اونایی که نمیخواستن باشیم با هم خوشحالن بی معرفت من همه زندگیمو پای چشمای تو دادم بی معرفت همه دیدن از وقتی تو رفتی خوب نیست حالم بی معرفت بی معرفت اونایی که نمیخواستن باشیم با هم خوشحالن بی معرفت من همه زندگیمو پای چشمای تو دادم بی معرفت همه دیدن از وقتی تو رفتی خوب نیست حالم بی معرفت
-
سبک: رپ مدت زمان: حجم: تقریبا 3 مگابایت
-
موارد دیگر
-
این برای من یه عادته وقتی که چیزی رو دارم تا وقتی که وجود داره قدر اونو نمی دونم همه خونواده جمع بودیم کنار هم اوضاع همچین درست نبود ولی واسش نخوردیم غم با همه خوشبختی پشت یکی شده بود خم کسی که توی مشکلات به ابروهاش نیاورد خم تو دوران دبستان ، دوران دبیرستان دوران بچه بازی و شیطونی و هیجان پیچوندن کلاس ها ، بی خیال از درد و بلا جور ما رو اون می کشید ، ما ها به دور از مشکلات چیزی نبود که من ازش بکنم فرار چون اصلا تنها نبودم از قرار بعد از ظهر ها می رفتیم دنبال عشق و حال ، رفتن به پاتوقای یک روزگار توی بابا یه حسی بود ، دائما تو فعالیت تازه فهمیدم که اون حس ، احساس مسولیت بود تو روز پنجشنبه یکی از روز های بهاری ماه اردیبهشت،یک ظهرو گفت ساعت دیواری بابا اون روز زود اومده بود از سر کار همه دور هم بودیم سر سفره ناهار شاید تو زندگی ما خیلی چیز ها تو جاش نبود ولی همین جمع بودن ما برام با ارزش بود بابا پول تو جیبیم رو بهم داد طبق یه سنت کاری که هیچکس واسم نکرد مگر با منت لباس هام رو پوشیدم به سر و وضعم رسیدم خودمو آماده واسه آخر هفته خوب دیدم بعدش بابا بهم گفت منم دارم میرم بیرون اگه دوست داشته باشی با هم میریم تا سر خیابون قدم زنان داشتیم می رفتیم به سوی حیاط ولی یهو بابا جلو چشم رو زمین افتاد اولش فکر کردم داره با هام شوخی می کنه ولی دیدم نفسش گرفته حرفی نمی زنه فقط یه لحظه گفت یاسر من دیگه دارم میرم مادرتو بچه ها رودیگه به تو می سپرم گفتم بابا چی داری می گی تو ، هیچ معلوم هست ولی اون دیگه حرف نزد ، چششو آروم بست یه لحظه دستپاچه شدم ، این ور و اون ور می دوییدم صدام دیگه در نیومد فقط داشتم داد می زدم تو رو به خدازنگ بزنین به اورژانس شاید به امید خدا بازم باشه یه ذره شانس هیشکی به دادم نرسید به غیر از یه همسایه پدرم رو سوار ماشینش می کردیم دوتایی رفتیم با هم بیمارستان با استرس فراوان آخه چرا نمی رسیمچقدر دیر می گذره زمان نگران ، قدم زنان تو اطاق انتظار عرق سرد رو پیشونیم ، بی صبر و بی قرار فقط منتظر بودم که بابا چشاشو و اکنه بازم بگه یاسر ، صابر ، هممون رو صدا کنه دکتر از اون اطاق شومش اومده بیرون نگاهم به دهن اون من مونده بودم حیرون گفتم دکتر حالش چطوره ، منم پسرشون انگشترش رو داد و گفت باشه غم آخرتون چطوری می تونم این خبر رو به مادرم بدم خداوندا کمکم کن نمی تونم ، نمی تونم حالا کمرم شکسته ، پشتم داره می لرزه عزیز ترین کسم از دستم رفت تو یه لحظه چشام رو باز کردم دیدم اومدم تو بهشت زهرا جایی که همه مردم یه روز باید برن اونجا خداوندا صدام دیگه در نمیاد چرا آخه هرچی بلاست روی سر من میاد مخم جواب نمی ده نمی تونم گریه کنم حالا منم یه دیوونم سست و بی پایه شدم همه امیدم نا امید همه چی رو سرم خراب آرزو های بزرگ من شده نقش بر آب فکر می کردم اولین کسی که توی عروسیم از خوشحالی توی پوستش نمی گنجه اون تویی فکر می کردم یه روز نوه هات رو بغل می کنی روی دوشت می ذاری با هاشون بازی می کنی ولی حالا که تو نیستی دلمو به کی گرم کنم سفره این دلم رو بگو پیش کی پهن کنم خداوندا تو زندگی جوونی رو یتیم نکن عزیزشو ازش نگیر ، تو غم من سهیم نکن بابا ، بابا بابا جونم رفتی سه سال از رفتنت می گذره حالا فقط از تو مونده یک مشت یاد و خاطره عکست رو به روی منه ، دارم باهات حرف می زنم این موزیک ناقابلو دارم واسه تو می زنم حالا دیگه پشت من به مادر من گرمه چون مسولیت اون سنگین تر از یه مرده صدای تو گوشمه که می گه مرد این خونه از این به بعد دیگه تویی این توی یادت بمونه بمونه ، بمونه
-
سبک: پاپ مدت زمان: 00:04:42 حجم: تقریبا 3 مگابایت
-
موارد دیگر
-
تو مثله بارون رو تن خشکم نشستی ، نشستی مثله یه رگبار ، رگبار بهار اومدی ، رفتی منو تو شبهام ، توی رویاهام تک و تنها ، گذاشتی مثله یه سایه همیشه با من ، پس چی شد ، که رفتی تب تو دارم ، تب تو دارم طاقت دوری تو ندارم تب تو دارم ، رفیق و یارم بی تو من هم دردی ندارم تو مثل نسیم ، نسیم بهار دمیدی ، گذشتی قلبم از شیشه ، دلتو از سنگ ، زدی و شکستی حتی تو خوابم وقتی که بودی تو عهدی ، نبستی منو مثله یه کتاب کهنه تو خوندی ، بستی تب تو دارم ، تب تو دارم طاقت دوری تو ندارم تب تو دارم ، رفیق و یارم بی تو من هم دردی ندارم تب تو دارم ، تب تو دارم طاقت دوری تو ندارم تب تو دارم ، رفیق و یارم بی تو من هم دردی ندارم تب تو دارم ، تب تو دارم طاقت دوری تو ندارم تب تو دارم ، رفیق و یارم بی تو من هم دردی ندارم تب تو دارم ، تب تو دارم طاقت دوری تو ندارم تب تو
-
سبک: کوچه بازاری مدت زمان: 00:04:32 حجم: تقریبا 3 مگابایت
-
موارد دیگر
-
نازنین یارم تنها دلدارم رفتی سفر می نالم از درد تنهایی ای هم آوایم یار زیبایم آتش زده بر تار و پودم بی وفایی من با تو شادم از غم آزادم جز تو ندارم همدمی و هم نوایی می میرم از این رنج تنهایی تنها تو با درد دل من آشنایی دل به تو دادم از پا افتادم می خوام با سازگاری بیای به رسم یاری مرهم به زخم دل بذاری بشنو فریادم یک دم کن یادم من بی تو بیقرارم دائم در انتظارم از دیده اشک خونین دارم نازنین یارم تنها دلدارم رفتی سفر می نالم از درد تنهایی ای هم آوایم یار زیبایم آتش زده بر تار و پودم بی وفایی من با تو شادم از غم آزادم جز تو ندارم همدمی و هم نوایی می میرم از این رنج تنهایی تنها تو با درد دل من آشنایی می دونم از رفتن پشیمونی تو هم مثل من از غم گریونی بشکن دیوار این جدایی رو تا کی بمونیم در پریشونی می خوام با سازگاری بیای به رسم یاری مرهم به زخم دل بذاری بشنو فریادم یک دم کن یادم من بی تو بیقرارم دائم در انتظارم از دیده اشک خونین دارم نازنین یارم تنها دلدارم رفتی سفر می نالم از درد تنهایی ای هم آوایم یار زیبایم آتش زده بر تار و پودم بی وفایی من با تو شادم از غم آزادم جز تو ندارم همدمی و هم نوایی می میرم از این رنج تنهایی تنها تو با درد دل من آشنایی